بابا لنگ دراز عزیزم
تمام دلخوشی دنیای من به این است که ندانی و دوستت بدارم!
وقتی میفهمی و میرانی ام چیزی درون دلم فرو میریزد … چیزی شبیه غرور!
بابا لنگ دراز عزیزم لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن و بگذار دوستت بدارم …
بابا لنگ درازِ من همین که هستی دوستت دارم … حتی سایه ات را که هرگز به آن نمیرسم …!
بابا لنگ دراز خر نیست
میفهمد
خوب هم میفهمد
اما باباست و نمیخواهد دخترش آزار ببیند.